برند شخصی؛ مفهومی است که شما به وسیله آن خودتان را به بقیه معرفی می کنید. این معرفی به منظور تبلیغ کسب و کار شماست. یا مثلا با برند شخصی خود می توانید مهارت هایتان را معرفی کنید. بنابراین برند شخصی یک راوی برای تعریف مردن داستان شما است.
شما از برند شخصی استفاده می کنید که خودتان را از بقیه افراد جهان متمایز کنید. بنابراین خیلی مهم است که این برند شخصی به درستی به وجود بیاید. همان طور که می دانید، در گذشته که اینترنت مانند الان خیلی گسترش پیدا نکرده بود. بیشتر افراد با کارت ویزیت خودشان را معرفی می کردند. تبلیغات به شکل امروزی وسیع نبود و اگر کسی می خواست که کسب و کارش رونق پیدا کند راه درازی را باید طی می کرد.
اما امروزه به لطف دنیای دیجیتال و رسانه های اجتماعی این روند سریع تر شده و افراد به راحتی در هر نقطه ای از جهان به راحتی برای کسب و کارشان تبلیغات انجام می دهند. واقعا که دنیای دیجیتال کار را خیلی آسان کرده است.
داشتن برند شخصی به شما کمک می کند که مشتری هایتان به شما اطمینان کنند. این اطمینان باعث می شود که مشتری های ثابت حفظ شوند و مشتری های جدید وارد دنیای کسب و کار شما شوند.
همچنین می تواند باعث این شود که نقاط قوت تان را روز به روز تقویت کنید. این تقویت نیز باعث این می شود که مشتریان تان به شما اطمینان کنند و شما را بهتر بشناسند. این شناخت باعث این می شود که به تدریج برند شما جهانی شود و دیگر در سرتاسر جهان برند شما شناخته شده تلقی شود. چی از این بهتر که شما برندی داشته باشید که جهانی باشد!
دلیل دیگری که لازم است از برند شخصی استفاده کنیم این است که جلوی کپی کردن محصول را بگیریم. به عبارتی شما زمانی که محصولات تان برند دارند مثل این است که حق کپی رایت دارند.
اولین نکته این است که مشتری های هدف خودتان را شناسایی کنید. بعد از شناسایی باید بررسی کنید که نام برند شما مناسب نوع کسب و کارتان است یا نه. می دانید که امروزه خیلی از افراد بیشتر وقت شان را در شبکه های اجتماعی سپری می کنند. بنابراین باید در شبکه های اجتماعی نیز حضور فعال و همیشگی داشته باشید.
حساب های شبکه های اجتماعی شما باید به گونه ای باشد که صرفا به دوستان و خانواده تان محدود نشده باشد. در نتیجه باید روزمرگی ها و خاطرات را از صفحه های کاری کنار بگذارید و تمام تمرکزتان را روی فروش و بازاریابی بگذارید.
برای ساخت برند در سرتاسر جهان ابزارهای متنوعی وجود دارد که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم.
قدیمی ترین ابزار ساخت برند همان کارت ویزیت های ساده ای است که معرف حضور همه هست. همیشه کارت ویزیت جذابتان را همراه داشته باشید. به محض آنکه یکی از مشتریان هدف تان را بر سر راه دیدید به او بدهید.
یکی از بهترین ابزارهای ردیابی وظایف و مدیریت پروژه، Asana است. از این ابزار برای برنامه ریزی پروژه ای یا یک پلتفرم قوی برای تیم می توانید استفاده کنید. Asana همچنین به شما این امکان را می دهد که پروژه هایی برای خودتان ایجاد کنید. برای هر پروژه کارهای خاصی را تعیین کنید. سپس برنامه های فرعی و کارهای زمان دار را در برنامه تان بگنجانید.
جالب است بدانید که Asana با بسیاری از نرم افزارهای برتر مثل Slack ، دراپ باکس ، گوگل کروم ، گیت هاب ، گوگل درایو ، Salesforce ،Zapier سازگار است.
از ایجاد وبلاگ غافل نشید. وبلاگ می توانید شما را در این مسیر خیلی کمک کند. وبلاگ تان را می توانید در سایت خودتان داشته باشید. یا در سایت های دیگری اضافه کنید. اگر می خواهید وبلاگ را در سایت خودتان داشته باشید باید یک نام دامنه نیز خریداری کنید. بعد از خریداری دامنه باید سایت را راه اندازی کنید که به لطف ابزار وردپرس می توانید سایت را راه اندازی کنید.
لازمه یک برند شخصی این است که شما بتوانید محصولات تان را به فروش برسانید. Spiffy یکی از ساده ترین راه ها برای ایجاد صفحات تسویه حساب بهینه شده برای موبایل است که پرداخت را سریع تر و آسان تر کرده است. ساده ترین راه برای پرداخت های Spiffy این است که شما از کارت های اعتباری استفاده کنید.
گوگل ادسنس یک بستر تبلیغاتی است که می توانید از آن برای درآمدزایی در محتوایی مانند وبلاگ ، وب سایت یا ویدیوی یوتیوب استفاده کنید. مشتریان برای تبلیغات از طریق آن هزینه می کنند. شما با میزبانی تبلیغات در سایت یا کانال خود، بخشی از این درآمد را به دست می آورید. ثبت نام در ادسنس رایگان است.
گوگل ادسنس به صاحبان وب سایت ها کمک می کند با نمایش تبلیغات مرتبط با زمینه، از وب سایت های خود درآمد کسب کنند. ناشران ادسنس 68٪ هزینه کلیک و گوگل 32٪ هزینه دریافت می کنند.
احتمالا شما این تبلیغات را در همه جا مشاهده کرده اید. از جمله در نتایج جستجوی گوگل در واقع، گوگل بیشترین کاهش را به خود اختصاص می دهد. شما درصد کمی را کسب می کنید. برای کسب درآمد از ادسنس به دو روش وجود دارد:
می توانید برای یک حساب ادسنس ثبت نام کنید. کد را به وبلاگ یا وب سایت خود اضافه می کنید. شما می توانید نحوه نمایش، محل نمایش و حتی نوع تبلیغات خود را انتخاب کنید. هنگامی که به حداقل آستانه 100 دلار رسیدید. گوگل یا برای شما چک کاغذی ارسال می کند یا مستقیم به حساب بانکی شما واریز می کند.
به طور کلی شما یک حساب ادسنس ایجاد می کنید. مقدار کمی کد را در صفحات وب سایت خود وارد می کنید. این همان چیزی است که برای شروع نیاز دارید. گوگل براساس الگوریتم های اختصاصی خود، تبلیغات هدفمندی را در صفحه شما نمایش می دهد که مربوط به محتوای وب سایت شما یا جستجوهای قبلی کاربران باشد.
اما ابتدا گوگل باید وب سایت شما را تایید کند. گوگل معیارهای خود را برای تایید اعلام نمی کند. اما اگر سایت شما محتوای منحصر به فردی دارد. با خط مشی های ادسنس مطابقت دارد، استفاده از آن خوب است. پس از تایید، می توانید تبلیغات را در سایت خود نشان دهید. می توانید نوع تبلیغات را انتخاب کنید. در صفحه در کجا نمایش داده شوند. اما شرکت هایی که در سایت شما ظاهر می شوند ، حق حضور در آنجا را پیشنهاد می دهند.
ادسنس به تبلیغ کنندگان خود اجازه می دهد تا بر اساس محتوای شما و همچنین میزان دریافت کلیک بر روی تبلیغات خود از طریق بازدیدکنندگان، در فضای وب شما جستجو کنند. گوگل مورد دوم را از طریق “نمره کیفیت” تبلیغ دهنده تعیین می کند. دو عامل در اینجا بازی می کنند. یکی نرخ کلیک یا CTR است. این درصدی از بازدیدکنندگان سایت شما است که فکر می کند گوگل روی تبلیغات کلیک خواهد کرد.
گروه دیگر گروهی است که گوگل عواملی را تحت تاثیر قرار می دهد که کیفیت تجربه کاربر از مشاهده آگهی است. گوگل مواردی را فاش نمی کند. اما طبق سایت راهنما، مرتبط بودن آگهی و وضعیت لندینگ پیج مهم است.
زیرا که گوگل یک سیستم بسیار دقیق و پیچیده برای جلوگیری از تقلب در کلیک دارد. اگر متوجه فعالیت مشکوکی در وب سایت شما شود یا در کیفیت بازدید و کلیک شما تردید داشته باشد. ممکن است حساب شما را به حالت تعلیق درآورد.
حال که با ادسنس آشنا شدیم بیایید نحوه ایجاد یک حساب را بررسی کنیم.
اولین قدم رفتن به وب سایت Google AdSense و ایجاد یک حساب کاربری است. حساب ادسنس شما با یک حساب گوگل مرتبط است. مانند آنچه برای ورود به Gmail، یوتیوب و… استفاده می کنید.
تجزیه و تحلیل SWOT یا همان ماتریس SWOT است. هر حرف در کلمه SWOT نشان دهنده یک کلمه قوی است: S = نقاط قوت ، W = نقاط ضعف ، O = فرصت ها ، T = تهدیدها.
تجزیه و تحلیل SWOT از ماتریس اصطلاحا SWOT برای ارزیابی جنبه های داخلی و خارجی انجام تجارت شما استفاده می کند. چارچوب SWOT ابزاری برای حسابرسی یک سازمان و محیط آن است. SWOT اولین مرحله برنامه ریزی است. به تصمیم گیرندگان کمک می کند تا روی موضوعات اصلی تمرکز کنند. روش SWOT ابزاری اساسی برای مقامات عالی شرکت برای تدوین برنامه های استراتژیک است.
استراتژی فرآیندی بسیار طولانی مدت است که در آن یک شرکت تصمیم می گیرد تا چند سال آینده مسیر آینده را برای خود تعیین کند. مدل SWOT عواملی را تجزیه و تحلیل می کند که برای کسب و کار شما داخلی هستند. همچنین عواملی که از خارج بر شرکت شما تاثیر می گذارد. نقاط قوت و ضعف در ماتریس SWOT از عوامل داخلی هستند. فرصت ها و تهدیدها عوامل بیرونی هستند.
SWOT می تواند همراه با ابزارهای دیگر برای برنامه ریزی استراتژیک ، مانند تجزیه و تحلیل پنج نیرویی پورتر یا چارچوب کارت امتیازی متوازن، استفاده شود. SWOT ابزاری بسیار محبوب در بازاریابی است زیرا سریع ، آسان و بصری است.
تحلیل SWOT یا همان نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها چارچوبی است که برای ارزیابی موقعیت رقابتی شرکت و توسعه برنامه ریزی استراتژیک استفاده می شود. تجزیه و تحلیل SWOT عوامل داخلی، خارجی و همچنین پتانسیل فعلی و آینده را ارزیابی می کند.
تجزیه و تحلیل SWOT به منظور تسهیل نگاه واقع بینانه، مبتنی بر واقعیت، مبتنی بر داده ها بر نقاط قوت و ضعف یک سازمان، ابتکارات یا صنعت آن طراحی شده است. سازمان باید با پرهیز از باورهای از پیش تصور شده یا مناطق خاکستری و در عوض تمرکز بر زمینه های زندگی واقعی، آنالیز را دقیق نگه دارد. شرکت ها باید از آن به عنوان راهنما و نه لزوما به عنوان نسخه استفاده کنند.
تجزیه و تحلیل SWOT با استفاده از محیط کسب و کار خارجی و همچنین فضای داخلی کسب و کار برای تشکیل ” تجزیه و تحلیل داخلی” انجام می شود. این تحلیلی است که توسط سازمان در مورد چگونگی نگاه سازمان به خود انجام می شود. از این رو، به آنالیز داخلی معروف است.
این تحلیل داخلی تصمیم می گیرد که سازمان چه توانایی هایی دارد، چه نقاط ضعفی دارد. بر این اساس، به سازمان کمک می کند تا تصمیم بگیرد که چه فرصت هایی باید استفاده شود و کدام تهدیدها باید کاهش یابد.
سپس این شرکت با استفاده از این تجزیه و تحلیل داخلی بهترین راه حل ها را برای نحوه انتقال از نقطه A مکانی که هم اکنون شرکت در آن مستقر است. به نقطه B آنچه شرکت می خواهد بدست آورد ارائه می دهد.
تجزیه و تحلیل داخلی می تواند به شرکت در تصمیم گیری در رابطه با استراتژی و برنامه ریزی کمک کند. اگر شرکتی به محصولی نگاه کند که می خواهد آن را روانه بازار کند. تجزیه و تحلیل SWOT به شرکت می گوید که آیا شرکت آماده راه اندازی محصول است یا خیر.
SWOT بر اساس حذف کار می کند. هنگامی که با تجزیه و تحلیل داخلی و آنچه قادر به انجام آن هستید آماده شوید. تصمیم گیری آسان تر می شود و راه آسان تری به جلو پیش می رود.
ماتریس SWOT ماتریس چهار ربع 2×2 است. چهار ربع اختصاص دارد:
از جمله موارد فوق، نقاط قوت و ضعف مواردی است که سازمان باید خود تصمیم بگیرد. این ها به عنوان تحلیل محیط داخلی در نظر گرفته می شوند. باید با دیدگاه خنثی انجام شوند. تجزیه و تحلیل اشتباه به این معنی است که شرکت ممکن است فکر کند نقاط قوت زیادی دارد یا ضعف های بسیار کمی دارد. از این رو، تجزیه و تحلیل داخلی باید به درستی انجام شود.
عوامل محیطی خارجی فرصت ها و تهدیدها هستند. همه فرصت های هر سازمانی عامل محیط خارجی است. مثلا اگر سیاست های دولت مطلوب باشد. در صورت رونق بازار یا عوامل مثبت یا منفی متعلق به فضای خارجی این عوامل بیرونی فرصت های جدیدی را به شرکت می دهند. اما تهدیدهای جدیدی را برای شرکت به همراه می آورند. به همین دلیل فرصت ها و تهدیدها به عنوان عوامل محیطی خارجی در نظر گرفته می شوند.
برای رشد شرکت باید از هر چهار ربع ماتریس استفاده کنید تا بتوانید در مورد رشد شرکت تصمیم بگیرد.
خب قبل اینکه به بحث مهارت ها بپردازیم. بهتر است که اول بدانیم اصلا مذاکره چیست؟
مذاکره نوعی بحث است که برای حل و فصل اختلافات و توافق بین دو یا چند طرف مورد استفاده قرار می گیرد. مذاکره فرآیندی است برای “دادن و گرفتن” که منجر به مصالحه ای می شود که در آن هر طرف امتیازاتی را برای منافع همه درگیرها در نظر می گیرد.
موقعیت های بسیاری وجود دارد که ممکن است لازم باشد در محل کار مذاکره کنید. مهم نیست که چه نقشی دارید. شما ممکن است بخشی از مذاکرات بین همکاران، بخش ها یا مشتریان باشید. شما می توانید درباره حقوق، موقعیت خود، شرایط قرارداد، جدول زمانی پروژه یا موارد دیگر مذاکره کنید. برای اینکه یک مذاکره کننده موفق باشید، به مهارت های متنوعی نیاز دارید.
حال که با تعریف مذاکره آشنا شدیم. بیایید ببینیم مهارت های این مذاکره چیست؟ مهارت های مذاکره ویژگی هایی است که به دو یا چند طرف اجازه می دهد تا به مصالحه برسند. این ها اغلب مهارت های نرم مانند برقراری ارتباط، متقاعد سازی، برنامه ریزی، استراتژی و همکاری هستند. درک این مهارت ها اولین قدم برای تبدیل شدن به یک مذاکره کننده قوی تر است.
مهارت های مورد نیاز شما به محیط، نتیجه مورد نظر شما و افراد یا مشاغل مرتبط بستگی دارد. در ادامه چندین مهارت اصلی مذاکره وجود دارد که در بسیاری از شرایط اعمال می شود:
مهارت های ضروری ارتباطات شامل شناسایی نشانه های غیرکلامی و مهارت های کلامی برای ابراز وجود به روشی جذاب است. مذاکره کنندگان ماهر می توانند سبک های ارتباطی خود را برای رفع نیاز شنونده تغییر دهند. با برقراری ارتباط شفاف، می توانید از سو تفاهم هایی که می توانند مانع رسیدن به مصالحه شوند جلوگیری کنید.
مهارت های گوش دادن فعال نیز برای درک نظر دیگران در مذاکره بسیار مهم است. برخلاف گوش دادن غیرفعال، که همان شنیدن سخنران بدون حفظ پیام آن ها است. گوش دادن فعال به شما اطمینان می دهد که می توانید جزئیات خاص را درگیر کنید. بعدا بدون نیاز به تکرار اطلاعات، به یاد بیاورید.
هوش هیجانی توانایی کنترل احساسات خود و شناخت احساسات دیگران است. آگاهی از پویایی عاطفی در هنگام مذاکره می تواند به شما اجازه دهد آرام و متمرکز بر موضوعات اصلی باشید. اگر از مذاکره فعلی راضی نیستید، نیاز به وقفه را بیان کنید تا بعدا با دیدگاه های تازه و خودتان و طرف مقابل بتوانید برگردید.
همان طور که باید با یک هدف مشخص وارد مذاکره شوید. طرف مقابل نیز به احتمال زیاد انتظارات خاص خود را دارد. اگر فکر می کنید ممکن است نتوانید با شرایط یکدیگر موافقت کنید. می توانید انتظارات خود را تنظیم کنید. مدیریت انتظار ماهر شامل حفظ تعادل بین یک مذاکره کننده محکم و یک همکاری است.
سازگاری یک مهارت حیاتی برای یک مذاکره موفق است. هر مذاکره ای منحصر به فرد است و وضعیت یک مذاکره منفرد ممکن است از روزی به روز دیگر تغییر کند. به عنوان مثال، یک طرف درگیر ممکن است خواسته های خود را ناگهانی تغییر دهد. اگرچه برنامه ریزی برای هر شرایط ممکن دشوار است. اما یک مذاکره کننده خوب می تواند در صورت لزوم به سرعت سازگار شود و برنامه جدیدی را تعیین کند.
توانایی تاثیرگذاری بر دیگران مهارت مهمی در مذاکره است. این می تواند به شما کمک کند تا مشخص کنید چرا راه حل پیشنهادی شما برای همه طرف مفید است. دیگران را به حمایت از دیدگاه شما ترغیب کند. مذاکره کنندگان علاوه بر متقاعد سازی در صورت لزوم باید قاطعانه عمل کنند. ابراز وجود به شما امکان می دهد ضمن احترام به دیدگاه های طرف مقابل ، عقاید خود را بیان کنید.
Goodreads بزرگ ترین سایت برای علاقه مندان به کتاب خوانی است. هر کتابی که فکرش را بکنید می توانید در Goodreads پیدا کنید. کتاب هایی از هر ژانر، کتاب های ناشران ایرانی و ناشرانی از سرتاسر دنیا د رآن پیدا ی شود. این سایت در ژانویه سال 2007 توسط اوتیس چلندر تاسیس شد. در سال 2013 آمازون اعلام کرد که Goodreads را خریده است. البته این خبر در ابتدا با واکنش خوبی از کاربران مواجه نشد. با این حال این برنامه باز هم به رشد خود ادامه داد.
شما با عضو شدن در این سایت می توانید برای کتاب ها، سه دسته خوانده ام، دارم می خوانم و قصد دارم بخوانم انتخاب کنید. می توانید درمورد کتاب ها به بحث و گفت و گو بپردازید. درمورد کتاب ها نظر بنویسید. به آن ها از یک تا پنج امتیاز دهید. این سایت با توجه به کتاب هایی که شما انتخاب کرده اید. امتیازی که به کتاب ها داده اید، یک سری کتاب را که پیش بینی می کند آن ها را بپسندید به شما معرفی می کنند. شما همچنین می توانید با پیدا کردن حساب کاربری دوستانتان در این سایت کتاب های آن ها را نیز ببینید. به آن ها کتابی برای مطالعه پیشنهاد دهید و با آن ها یک گروه تشکیل دهید.
اوتیس چلندر بنیانگذار Goodreads در پیامی می گوید: وقتی کلاس دوم بودم سری کتاب های Hardy Boys رو پیدا کردم. از همان موقع دوست داشتم بخوانم. هم برای سرگرمی و هم برای تقویت ذهنم. من همیشه به دنبال کتاب خوب بعدی هستم. یک روز عصر در حال تماشای قفسه کتاب های یکی از دوستانم، به دنبال ایده برای پیدا کردن کتاب جدید بودم.
این کار من را تحت تاثیر گذاشت و به فکر فرو برد. وقتی من می خواهم که یک کتاب برای خواندن پیدا کنم. ترجیح می دهم که به یک دوست مراجعه کنم تا هر کس دیگری یا لیست یک کتاب فروش کمک بخواهم. بنابراین من تصمیم گرفتم که یک وبسایت بسازم. مکانی که بتوانم قفسه کتاب های دوستانم را ببینم. بتوانم در مورد نظرات آن ها در مورد همه کتاب هایشان اطلاعات کسب کنم.
الیزابت، دیگر بنیانگذار سایت(همسر فعلی من )، نسخه اولیه سایت را نوشت و من کد آن را نوشتم. ما از اتاق نشیمن خانه من شروع به کار کردیم. با این انگیزه و باور که راهی بهتر برای، پیدا کردن و بحث در مورد کتاب های خوب وجود دارد. ما می توانیم آن را بسازیم.
Goodreads همان سایت است. مکانی است که می توانید ببینید که دوستانتان چه کتاب هایی می خوانند و بالعکس. می توانید قفسه کتاب خودتان را بسازید و کتاب هایی که خوانده اید یا می خواهید بخوانید را سازمان دهی کنید. می توانید درباره نظرات دیگران کامنت بگذارید. می توانید کتاب مورد علاقه بعدی تان را پیدا کنید. در این سفر طولانی با با دوستانتان می توانید قلمرو های جدیدی را کشف کنید. اطلاعات جمع آوری کنید و ذهن خود را تقویت کنید.
حال بیایید با هم برخی از امکانات و کارهایی که می تواند در Goodreads انجام داد را با هم بررسی کینم: