RTB زیر مجموعه خرید رسانه ای برنامه ای است. این به عمل خرید و فروش تبلیغات در زمان واقعی بر اساس هر برداشت در حراج فوری اشاره دارد. این امر معمولا توسط بستر عرضه (SSP) یا تبادل آگهی تسهیل می شود.
به طور سنتی، نمایش دهنده تبلیغات از تبلیغ دهندگان می خواست که برای تعداد مشخصی از نمایش که نحوه خرید رسانه است. نرخ مشخصی بپردازند. آگهی دهندگان از مدل پیشنهادی استاتیک برای خرید نمایش در سطل های 1000 بازپرداخت شارژ می شوند. با نام CPM یا هزینه هزار نمایش با نرخ متوسط ثابت یا ثابت در آن سطل شناخته می شوند. نقص این مدل این است که برداشت ها در ساعات خاصی از روز اثر کمتری دارند.
اگر بگویم RTB یا همان مناقصه در زمان واقعی آینده تبلیغات در صفحه نمایش است. کار اشتباهی نخواهد بود. این یک روش پویا برای تبلیغات برای مدیریت کمپین های خود از طریق مناقصه در زمان واقعی برای موجودی آگهی موجود است. تبلیغ کنندگان می توانند بر اساس محتوایی که کاربر در حال مشاهده آن است. رفتارهایی که به صورت آنلاین به نمایش گذاشته اند. بازار هدف خود را محدود کنند.
خریدار از طریق پلتفرم مورد نظر خود می تواند به طور متفاوتی برای هر فرصت فردی برای خرید تاثیر تبلیغات در زمان واقعی ارزش قائل شود. تصور کنید هر یک از تبلیغات فردی را در طرح رسانه خود بپذیرید یا رد کنید. این چه کاری انجام می دهد که به خریداران این امکان را می دهد تا نتایج را در بازه زمانی کوتاه تر به حداکثر برسانند. بازده بازگشت سرمایه را در بودجه بهبود بخشند.
در هر لحظه ، چندین تبلیغ دهنده می توانند در یک برداشت از موجودی ناشر پیشنهاد دهند. سپس تبلیغات برنده با بالاترین پیشنهاد به کاربر نشان داده می شود. از طریق RTB، تبلیغ کنندگان می توانند هدف گذاری دقیق را اعمال کرده. بر موجودی مورد نیاز خود تمرکز کنند. این، به نوبه خود، بازده سرمایه گذاری بهتر و eCPM بالاتر است. RTB همچنین به تبلیغ دهندگان اجازه می دهد تا بودجه مبارزات خود را در زمان واقعی تنظیم کنند تا عملکرد کمپین را بهینه کنند.
به عنوان مثال لحظه ای را در یک بازی موبایل در نظر بگیرید. بازیکن تماشاگر آگهی بین سطح بازی است. در آن لحظه، تلفن همراه SSP حراج را برای همه تبلیغ کنندگان علاقه مند به نمایش تبلیغ به آن بازیکن اجرا می کند. تبلیغ کنندگان پیشنهاد خود را ارائه می دهند و در یک ثانیه، بالاترین پیشنهاد دهنده انتخاب می شود. سپس تبلیغات آن ها به پخش کننده ارائه می شود.
ناشران و تبلیغ کنندگان می توانند پارامترهایی را برای RTB تعیین کنند. مانند حداقل قیمت و حداکثر پیشنهادات و همچنین معاملات و موجودی خاص را در اولویت قرار دهند.
RTB برای تبلیغ کنندگان و ناشران موثر است. بیایید نگاهی به چگونگی مفید بودن RTB برای هر یک بیندازیم:
حال که تا اینجا بطور کلی با RTB و نحوه کار آن آشنا شدیم. بیاید با هم به مزایای این استراتژی بپردازیم:
RTB علامت های تجاری را قادر می سازد تا به جای موافقت با قیمت ثابت از پیش تعیین شده. بر روی نمایش های شخصی خود پیشنهاد دهند. خرید در زمان واقعی مقرون به صرفه است. ضایعات را کاهش می دهد و از پرداخت بیش از حد تبلیغ کنندگان برای رسانه جلوگیری می کند. بستر های نرم افزاری مانند TubeMogul برای بازاریابی برند به بازاریابان این امکان را می دهد تا هنگام ورود ، ارزیابی اثرات خود را انجام دهند. بر اساس تجزیه و تحلیل بازخورد عملکرد بی درنگ، مانند جایگزینی واحدهای ویدئویی با عملکرد کم، در اواسط کمپین تغییراتی ایجاد کنند. RTB به این معنی است که از برندها فقط آنچه را که واقعا ارزش دارد، می پردازند.
بازاریابی عملکرد همانطور که به نظر می رسد است بازاریابی بر اساس عملکرد است. بازاریابی عملکرد اصطلاحی جامع برای برنامه های بازاریابی آنلاین و تبلیغاتی است. در آن تبلیغ کنندگان فقط در صورت اقدام خاصی هزینه پرداخت می کنند. این اقدامات می توانند شامل یک محتوا تولید شده، فروش، کلیک بر روی لنکی و… باشند. متخصصان بازاریابی عملکرد با شرکت های رسانه ای، ناشران یا سایر موارد به شدت به کانال های بازاریابی پرداخت شده از جمله:
فعالیت دارند.
با پرداخت یک شرکت وابسته یا ناشر هنگام انجام یک کار خاص، یک تاجر می تواند اطمینان داشته باشد که پول خود به خوبی خرج می کند. زیرا آن ها قبل از پرداخت هزینه معامله در حال تبدیل مخاطبان هدف خود هستند. بعلاوه، از آن جا که بازرگانان فقط پس از اقدام مورد نظر پرداخت می کنند. مزایای اضافی قرار گرفتن در معرض نام تجاری رایگان و کلیک های هدفمند را نیز در طول راه دریافت می کنند. هیچ استراتژی جدید دیگری برای جذب مشتری یا فرصت بازاریابی مانند امروز وجود ندارد!
بازاریابی وابسته نیز اصطلاحی است که با بازاریابی عملکرد قابل تعویض است. هم بخشی از یک چتر بزرگتر “بازاریابی عملکرد” است. شامل بازاریابی تاثیرگذار، بازاریابی از طریق ایمیل، بازاریابی جستجوگر و هر شکل بازاریابی دیگری است. در آن شریک بازاریابی فروش خود را مبادله می کند. یا اقدامات مورد نظر برای پرداخت کمیسیون انجام می دهد.
در این مدل ، ارزشمندترین KPI بر اساس معیارهای عملکرد تعریف شده اعتبار و پرداخت می شود.
“بازاریابی وابسته” اصطلاحی است که قبل از بازاریابی عملکرد شروع شده و امروزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد. با این وجود، طی سال ها این واژه به اصطلاحی تبدیل شده است. متضمن یک تصویر بسیار بزرگ تر از بازاریابی مبتنی بر عملکرد در خارج از کوپن سنتی و مشارکت های وفاداری است. شامل افراد تاثیرگذار اجتماعی، تبلیغ کنندگان بومی، توسعه دهندگان برنامه های تلفن همراه، شرکای جستجوی پرداخت شده با هدف جغرافیایی، بازاریابان ایمیل و بیشتر.
بازاریابی وابسته ، همانطور که به نظر می رسد. یک برند تجاری و بازاریابی محصول است ، که به یک استراتژی مبتنی بر عملکرد مبتکرانه تر تبدیل شده است. به یک نیروی محرکه برای فروش افزایشی، خرید مشتری جدید، گسترش بازار، هدف قرار دادن تقسیم مشتری و بالا تبدیل شده است.
“بازاریابی عملکرد” که شامل موارد سنتی تر “بازاریابی وابسته” است. در طول تاریخ به دلیل هدایت فروش فقط از طریق سایت های برگشت پول و کوپن شناخته می شود. در چند سال گذشته بسیار بیشتر شده است.
ابزارهای بهینه سازی مکالمه، اینفلوئنسرها با لیست های پستی بزرگ و حتی پلاگین هایی که تجربه خرید کاملا شخصی را برای خریداران ایجاد می کنند. در حالی که فقط پس از اتمام فروش شارژ می کنید. همگی نمونه هایی از کار بازاریابی عملکرد هستند.
این روش جدید بازاریابی مبتنی بر عملکرد در بین دستگاه ها، بصورت آنلاین و آفلاین و در کانال های مختلف بازاریابی، دنیایی از بازاریابی را در معرض دید و ارزش قرار می دهد. هیچ نام تجاری، تبلیغ کننده یا بازرگان نمی تواند در هیچ جای دیگری انجام دهد.
بنابراین ، اگرچه از نظر فنی بازاریابی وابسته و بازاریابی عملکردی یکسان به نظر می رسند. اما رویکرد متفاوتی برای هرکدام وجود دارد و بازاریابی عملکردی امروزه موارد بسیار بیشتری را شامل می شود.
بازاریابی عملکرد در مقیاس بازاریابی وابسته است. از همکاری جدید و فناوری جدید به عنوان بخشی از ترکیب بازاریابی عملکرد بهره مند می شود. در مرتب سازی، هر دو اصطلاح منجر به نوعی پاداش، کارمزد یا برگشت به شرکت وابسته یا شریک وابسته برای ارجاع یا فروش در پایان روز می شود.
این که الان اینجا هستید، یعنی می دانید که لینکدین یک معدن طلا برای بازاریابی است. بر سایر شبکه های اجتماعی ، اکثر افراد فعال در این پلتفرم زمان را از بین نمی برند. آن ها به دنبال بینش های حرفه ای هستند ، که این یک فرصت عالی برای بازاریابی است.
بیایید با یک مثال شروع کنیم. شما به تازگی یک پست مهمان با یک سایت دارای اعتبار بالا کسب کرده اید. به طور طبیعی، شما می خواهید در مورد آن به جهانیان بگویید. فقط یک مشکل وجود دارد. بخش عمده ای از مدل تجاری لینکدین بستر انتشار است. از آنجا که آن ها می خواهند شما مستقیما در پلتفرم آن ها منتشر کنید، الگوریتم ها به لینک های خارجینمی گذارند.
در نتیجه، محتوای دارای لینک خارجی بازدید کمتری از یک پست بدون لینک دارد. اگر از لینکدین برای بازاریابی استفاده می کنید این مشکل وجود دارد. البته راه حل هایی نیز برای این مشکل وجود دارد.
راه حل اصلی “نوشتن-ارسال-ویرایش” است.
به زبان ساده، شما پست خود را بدون لینک تهیه و منتشر می کنید. الگوریتم تشخیص می دهد شما لینکی ندارید. شروع به نشان دادن محتوای شما به تعداد بیشتری از افراد می کند. سه دقیقه بعد پست خود را ویرایش کرده و لینکی به محتوای خود وارد می کنید.
برای مطابقت با این روش، باید برخی از ویرایش ها را در نسخه ایجاد کنید.
مسئله دیگر این روش این است که وقتی پستی را برای افزودن لینک ویرایش می کنید. پیش نمایش صفحه وب در خبرمایه افراد نمایش داده نمی شود. برای جبران این موارد ، حتما برخی از تصاویر را در پست اصلی قرار دهید. این می تواند تصویر هدر مورد استفاده شما در پست یا یک تصویر سفارشی باشد که با استفاده از چند نرم افزار طراحی گرافیکی آسان برای استفاده ایجاد کرده اید.
به خاطر داشته باشید که تصویر شما باید 1200×630 پیکسل باشد.
هنگام استفاده از روش “نوشتن-ارسال-ویرایش” ، همیشه تصاویر تجسمی را در مرحله ارسال اضافه کنید.
به عنوان اولین تماس تصویری هنگامی که یک مشتری احتمالی یا مشتری موجود از پروفایل شما بازدید می کند. این کمی آزار دهنده است. اما، شما متعجب خواهید شد که چگونه بسیاری از شرکت ها این اشتباه را انجام می دهند.
اطمینان حاصل کنید که عکس پروفایل شرکت شما لوگو شما با برش و ابعاد دقیق است. اینکه در یک نگاه به راحتی می توانید تجارت خود را ببینید. این باید شامل یک طرح رنگی سازگار با وب سایت اصلی شما باشد. تصویر هدر شما باید نشان دهنده تصویر قهرمان شما در سایت شما باشد و یک روش عالی برای به نمایش گذاشتن تیم کارمندان یا محصولاتی است که شما ارائه می دهید. اطمینان حاصل کنید که از یک تصویر حرفه ای و خوب گرفته شده در اینجا استفاده می کنید. هرگونه برندی را در این شرایط ثابت نگه دارید.
برای عکس پروفایل بهتر است از ابعاد 300×300 پیکسل و برای عکس روی جلد شما ابعاد: 1536×768 پیکسل را استفاده نمایید.
بخش “درباره ما”، متشکرانه و خوش ساخت حدود 2000 کاراکتر یا کمتر در صفحه شرکت شما برای روایت داستان شما و ترسیم موثر محصول یا خدمات شما برای جذب بازدیدکنندگان کلیدی است. از زبان ساده و قابل دسترسی بازتاب دهنده وب سایت خود برای ترسیم مشاغل خود با کلماتی که هر کس می فهمد استفاده کنید. برخی از نکات کلیدی برای پرداختن به این بخش عبارتند از:
اصطلاح فریلنسر بارها و بارها توسط والتر اسکات در رمان مشهور آیوانهو (Ivanhoe) استفاده شده است. اشاره اصلی این لغت به جنگجویان مزدور قرون وسطا است. جنگجویانی که هیچگونه تعهدی به خاندان سلطنتی یا اشرافزادگان نداشتند. در واقع این افراد زیر نظر حکومت و یا افراد خاصی کار نمی کردند. به اصطلاح امروزی آقای خودشان بودند. بعد از گذشت مدت ها این کلمه به لغت نامه آکسفورد نیز وارد شد. فریلنسنیگ در لغت به معنای آزاد کاری است فریلنسر نیز به شخصی گفته می شود که خوب اشتغال است و تعهد بلند مدتی به شرکت و یا مجموعه ای ندارد.
اگر شما هم از اطرافیان خود یا شبکه های اجتماعی و گوشه و کنار اینترنت درباره مزایای این روش درآمد زایی بسیار متعجب هستید. همچنین آرزو داشتن چنین شغلی را دارید، باید بگوییم که ممکن است اشتباه کنید. فریلنسینگ با چیزی که در رسانه ها و وب سایت ها می خوانید و هرچیزی که درباره آن می دانید بسیار متفاوت است. این نحوه از درآمد زایی به معنای واقعی کلمه یک چالش بسیار بزرگ است. شاید با خود بگویید چرا بر خلاف بقیه مقالات و وب سایت ها، ما فریلنسینگ را نقد می کنیم و آن را می کوبیم. به طور کلی فریلنسینگ شغل بدی نیست و حتی می توان برای بسیاری از افراد مملو از موفقیت باشد. مشکل اساسی اتفاقاتی است که پیرامون این شغل در جریان است. با هم به بررسی این مشکلات می پردازیم.
اگر شما با دنیای فریلنسینگ غریبه نباشید، حتما اسم سایت های ایرانی که پروژه های فریلنسینگ در آن ها در جریان است را شنیده اید. این سایت ها با محوریت این موضوع که بتوانند کارفرما ها به فریلنسرها وصل کنند ایجاد شده اند. اما در واقع اینطور نیست!
اگر وارد این سایت ها بشوید و نگاهی به پروژه هایی که کافرمایان در سایت قرارداده اند بیاندازید. قطعا شوکه خواهید شد. برای مثال کارفرما یک پروژه طراحی سایت را قرارداده است و انتظار دارد سایتی مشابه دیجی کالا برایش طراحی شود. اما بودجه موردنظرش برای این کار ۵۰۰ هزار تومان است!!! برای مثال شما می توانید به سایت فریلنسینگ پونیشا که در حال حاضر جز سایت های شناخته شده در این حوزه است مراجعه کنید و شخصا قیمت ها را ملاحظه کنید.
اگر بر روی سایت های فریلنسینگ نظارت درستی انجام می شد. قطعا یک بازار عالی برای ورود فریلنسرها بود. اما متاسفانه سایت های فریلنسینگ فقط به فکر سود خود هستند. به این صورت که اگر شما به عنوان فریلنسر یک پروژه دریافت کنید و آن را انجام دهید. مبلغی از کارفرما و مبلغی هم از شما به عنوان پورسانت دریافت می کنند. اگر این سایت ها در هر بخش یک متخصص را مسئول قیمت گذاری پروژه ها می کردند.با این کار پروژه ها منصفانه قیمت گذاری می شدند.در واقع هم فریلنسرها به آرامش می رسیدند هم کارفرماها می دانستند که با بودجه موردنظرشان تا چه حد می توانند انتظار کیفیت داشته باشند. اما افسوس که علاوه بر اعتراض جامعه فریلنسرها و گفت و گو های فراوان این اتفاق نیافتاد.
فرض کنید با وجود همه مشکلات و سختی های فریلنسینگ تصمیم خود را گرفته اید و می خواهید فریلنسر شوید. یکی از سایت های فریلنسینگ را انتخاب می کنید و در آن ثبت نام می کنید. حالا نوبت گرفتن پروژه رسیده است. در اینجا شما به یک سد بزرگ برخورد می کنید.
کارفرمایان پروژه ها را فقط به افراد دارای تجربه و یا افرادی که دارای XP بیشتری هستند می سپارند. این افراد با انجام هر پروژه از سایت امتیاز دریافت می کنند. همین مسئله باعث می شود که فریلنسر های تازه کار برای گرفتن پروژه با مشکل مواجه شوند. زیرا کارفرما پس از ثبت درخواست شما برای دریافت پروژه، پروفایل شما را در سایت چک می کند. اگر هیچ نمونه کار و یا امتیازی نداشته باشید، به راحتی درخواست شما را رد می کند. اگر قصد دارید با خیال ساخت رزومه برای خود وارد این سایت ها بشوید بهتر است از انجام این کار صرف نظر کنید!
شما به عنوان یک بازاریاب، وقت و منابع زیادی را در ساخت برندهای تجاری سرمایه گذاری می کنیم. در این مورد آموزش دیده اید و در آن مهارت دارید. اما چند بار شما از این مهارت ها برای ساخت برندهای شخصی خود استفاده می کردید؟
شما به دلیل مشغله زیاد به پیج لیندکدین خود نمی پردازید. گاهی اوقات می توان احساس خودخواهی کرد که خودمان وقت خود را برای بازاریابی سرمایه گذاری کنیم. با این حال، وقتی از برند شخصی خود غافل می شویم، فقط کوتاه نمی فروشیم همچنین یک فرصت بزرگ را از منظر بازاریابی از دست می دهیم. تاثیر کارمندانی که محتوا را به اشتراک می گذارند بسیار زیاد است. موثرترین مشاغل کارمندان کسانی هستند که برند شخصی خود را در لیندکدین ساخته اند.
عکس پروفایل شما کارت تماس شما در لینکدین است. این نحوه معرفی افراد به شما است. موجودات تصویری که ما هستیم از همان ابتدا بر برداشت های آن ها حاکم است. برخی از پست های عالی وجود دارد که نحوه انتخاب عکس مناسب برای پروفایل را در لینکدین توضیح می دهد. اما در اینجا چند نکته سریع برای شروع وجود دارد. مطمئن شوید که تصویر جدید است و به نظر می رسد مانند شما ، صورت شما حدود 60٪ از آن را اشغال می کند. آنچه را که دوست دارید در محل کار بپوشید بپوشید و با چشمان خود لبخند بزنید!
عکس پس زمینه شما دومین عنصر بصری در بالای صفحه پروفایل شما است. این توجه افراد را به خود جلب می کند. زمینه را تنظیم می کند و کمی بیشتر در مورد آنچه برای شما مهم است نشان می دهد. بیش از هر چیز، عکس پس زمینه مناسب به صفحه شما کمک می کند تا برجسته، جلب توجه کرده و به یاد ماندنی بماند.
هیچ قانونی وجود ندارد که می گوید توضیحات در بالای صفحه پروفایل شما فقط باید یک عنوان شغلی باشد. از قسمت عنوان استفاده کنید تا کمی بیشتر در مورد چگونگی دیدن نقش خود، اینکه چرا کاری را که انجام می دهید. چه عواملی باعث می شود تیک بزنید. اگر در شرکت خود تکرار فروش دارید که با فروش اجتماعی درگیر رقابت هستند. سریعا به عناوین صفحه پروفایل آن ها نگاهی بیندازید تا الهام بگیرید. تقریبا مطمئنا بیش از عنوان شغلی آن ها در آنجا خواهد بود.
اولین چیزی که می توانید در مورد خلاصه لینکدین خود بگویید این است. اطمینان حاصل کنید که یکی از آن ها را دارید! شگفت آور است که بسیاری از افراد هنگام ایجاد پروفایل لینکدین خود هنوز این قسمت را خالی می گذارند. خلاصه شما فرصتی برای بیان داستان شخصی خود است. بنابراین فقط از آن برای لیست مهارت های خود یا عنوان های شغلی که داشته اید استفاده نکنید. سعی کنید چرا این مهارت ها مهم است . تفاوتی که می تواند در افرادی که با آن ها کار میکنید ایجاد کند. نترسید که مدتی سرمایه گذاری کنید ، چند پیش نویس را امتحان کنید و خلاصه خود را از گذشته افرادی که می شناسید اجرا کنید. این شخصی ترین بازاریابی محتوا است – و ارزش تلاش آن را دارد.
یکی از ساده ترین و در عین حال مرتبط ترین راه ها برای رشد شبکه لینکدین شما همگام سازی پروفایل خود با دفترچه آدرس ایمیل است. این لینکدین را قادر می سازد افرادی را که می توانید با آن ها ارتباط برقرار کنید پیشنهاد دهد. شگفت آور است که این چقدر می تواند در سطح تماس افراد مرتبط باشد تا بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. هیچ درخواست ارتباطی بدون اجازه شما ارسال نمی شود. بنابراین می توانید تمام اتصالات بالقوه را بررسی کنید. فراتر از این، عادت کنید که جلسات و گفتگوها را با درخواست های اتصال لینکدین دنبال کنید. این یک روش عالی برای زنده و به روز نگه داشتن شبکه شما است.