اینفوگرافیک بازاریابی دیجیتال را برای تجسم و درک هر نوع متن یا اطلاعات آسان می کند. وقتی یک شرکت برای انجام این کارها یک اینفوگرافیک ایجاد می کند. از یک ابزار تجاری بسیار موثر استفاده می کند. ماهیت جذاب بصری اینفوگرافیکها در بازاریابی محتوا، مشتریان بالقوه را جذب میکند. همچنین میتواند باعث شناسایی و اعتبار نام تجاری یا افزایش فروش آنلاین شود. این تنها چند مزیت عالی است.
اینفوگرافیک ها چه گام به گام در مورد نحوه نصب افزونه یا تاریخچه شرکت، اطلاعات مربوط به محصولات یا گزارش های فروش باشد. نرخ تعامل را در قالب عناصر بصری جالب افزایش می دهد.
برای مثال در اینفوگرافیک های مختلف توجه کنید که چگونه از فضای سفید، رنگهای روشن و نمادها برای هضم آسان دادهها استفاده میکنند. تمام این ویژگیها به اینفوگرافیک بصری جذابتر ختم می شود، که بسیار جذابتر است.
روش ها و انواع مختلفی برای نشان دادن محتوا مورد نظر وجود دارد. روش هایی مانند آمار، جدول زمانی، فلوچارت، پوسترهای اطلاعاتی و غیره که کاملا به هدف محتوا و اهداف شما بستگی دارد. اما هنگام تهیه بازاریابی رسانههای اجتماعی با اینفوگرافیک یا هر بازاریابی با اینفوگرافیک، باید مطمئن شوید که به آموزش سریعتر مخاطبانتان کمک میکند بدون اینکه وقت زیادی را صرف آنها کنید.
در ادامه مقاله نقش اینفوگرافیک در بازاریابی محتوا به اهمیت اینفوگرافیک در بازاریابی می پردازیم. از بین تمام بازاریابان محتوا، اکثریت قریب به اتفاق 80 درصد موافق هستند که تصاویر رنگی باعث میشود خواننده تمایل بیشتری به خواندن محتوا داشته باشد. اینفوگرافیک ها نیز 30 برابر بیشتر از مقالات متنی خوانده می شوند. بازاریابان و برندها با اینفوگرافیکها برای کمپینهای بازاریابی خود موفقیت چشمگیری داشتهاند. اینفوگرافیک به دلایل مختلفی در بازاریابی دیجیتال محبوب شد:
برای ایجاد اینفوگرافیک موثر و جذاب، ابتدا باید این قوانین کلی را دنبال کنید:
با این گفته، بیایید به نکات توصیه شده برای ایجاد اینفوگرافیک جذاب برای کسب و کار خود بپردازیم.
اینفوگرافیک در بازاریابی محتوا ممکن است یکی از بهترین استراتژیهای موجود باشد. اما به شرطی که به درستی و با پیروی از استانداردها و بهترین شیوهها انجام شود. بازاریابان یا طراحان پیشرفته همیشه برای هر محتوا طرح های جدیدی ایجاد می کنند. با این حال، همانطور که حدس میزنید، ممکن است گران باشد. اگر یک کسبوکار کوچک دارید یا پروژه خود را به تازگی شروع کردهاید، به این زودیها نمیتوانید آن را بپردازید.
بنابراین، یک قالب برای اینفوگرافیک خود ایجاد کنید. از آن برای پست های بعدی خود استفاده کنید. از همان سبک، رنگ، طول متن و نمادها در اینفوگرافیک خود استفاده کنید. چندین ابزار رسانه های اجتماعی رایگان و پولی برای ایجاد اینفوگرافیک های چشم نواز و قانع کننده وجود دارد. معمولا بسته به کاربرد و هدف، طرح های مقرون به صرفه ای ارائه می دهند.
اگر حداقل پنج دقیقه را در دنیا سئو گذرانده باشید، احتمالا این ضرب المثل را شنیده اید، “آنچه را اندازه گیری می کنید، حرکت می کنید.” این بدان معنی است که دانستن اعداد شما اولین گام در ارزیابی عملکرد استراتژی سئو شما است.
صدها معیار وجود دارد که می توانید آن ها را ردیابی کنید. گوگل در الگوریتم خود از بیش از 200 فاکتور رتبه بندی استفاده می کند. اما بهتر است برای شروع روی چند مورد تمرکز کنید. تعیین کنید کدام معیارها برای کسب و کار شما حیاتی هستند و آن معیارها را به طور منظم دنبال کنید.
هنگامی که جستجوگران سوال، کلمه یا رشته ای از کلمات را در موتور جستجو تایپ می کنند. مجموعه ای از نتایج را دریافت می کنند که تبلیغات و صفحات مربوط به عبارت جستجو را نشان می دهد. ترافیک ارگانیک تعداد بازدیدکنندگانی است که سایت شما از افرادی که روی صفحات وب شما کلیک می کنند، زمانی که از نتایج موتورهای جستجو ظاهر می شوند، ایجاد می کند.
ترافیک جستجو ارگانیک چیزی است که برای وب سایت خود می خواهید زیرا هدفمند است. آن شخص به دنبال چیزی خاص است و اگر بتوانید راه حلی ارائه دهید. یک مشترک یا مشتری جدید به دست خواهید آورد. همچنین یک شاخص موثر از پیشرفت کلی استراتژی سئو شما است. بهبود در نتایج جستجو ارگانیک به این معنی است که دید وب سایت شما از طریق رتبه بندی کلمات کلیدی بالا رفته است.
کلمه کلیدی اصطلاحی است که شامل هر چیزی است که در موتور جستجو، جستجو می شود. یک کلمه یا عبارت در صورتی که یک صفحه نتایج در گوگل یا هر موتور جستجوی دیگری ایجاد کند. یک کلمه کلیدی در نظر گرفته می شود. برای مشاهده نتایج با این معیار، وب سایت و محتوا شما باید برای رتبه بندی در بالای نتایج موتورهای جستجو برای کلمات کلیدی خاص و کلمات کلیدی طولانی بهینه شود.
یک راه ساده برای ردیابی رتبه گوگل برای کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار یا محصولاتتان، جستجو گوگل است. نتایج به شما نشان می دهد که رتبه وب سایت شما برای کلمات کلیدی رقابتی در کجا قرار دارد. هدف نهایی قرار گرفتن در صفحه اول و تا حد امکان نزدیک به بالای گوگل است. با توجه به اینکه بیش از 25 درصد از افراد روی اولین نتیجه جستجوی گوگل کلیک می کنند.
برای درک بهتر عملکرد کلمه کلیدی خود و کشف جستجوهای مرتبط جدید، باید تجزیه و تحلیل شکاف کلمات کلیدی را انجام دهید.
نرخ کلیک (CTR) نشان دهنده درصد کاربرانی است که بر روی وب سایت شما از SERP کلیک کرده اند. به عنوان مثال، اگر سایت شما در یک هفته 100 بار در صفحه نتایج ظاهر شود و 10 نفر روی آن کلیک کنند، CTR شما 10 درصد است. از این معیار به عنوان یک فشارسنج برای تعیین میزان تاثیر تگ های عنوان و توضیحات متا در جلب توجه کاربران استفاده کنید.
اگر اعداد کم را در این معیار مشاهده کردید، دلسرد نشوید. این فقط به این معنی است که شما باید توضیحات متا، عناوین، URL های خود را بهینه کنید و سعی کنید برخی از قطعات برجسته مرتبط با کسب و کار خود را بدست آورید. میانگین نرخ کلیک برای رتبه اول در گوگل 28.5 درصد است. بنابراین، افزایش رتبه کلمات کلیدی می تواند نرخ کلیک شما را نیز افزایش دهد.
برای بررسی نرخ کلیک خود، گوگل سرچ کنسول را باز کنید. در سمت چپ، «Search Traffic > Search Analytics» را خواهید دید. سپس کادرهایی با عنوان «کلیکها»، «CTR» و «Impressions» را مشاهده خواهید کرد. برای مشاهده گزارش میانگین نرخ کلیک وب سایت خود و صفحات و کلمات کلیدی با عملکرد برتر، روی کادر «CTR» کلیک کنید.
نرخ پرش شما نشان دهنده درصد کاربرانی است که از سایت شما بازدید می کنند اما بدون تعامل بیشتر از سایت شما خارج می شوند. اگر کاربر روی بیش از یک صفحه کلیک کند، گوگل آنالیتیکس یک بازدید را به عنوان یک تعامل حساب می کند. به طور خلاصه، کیفیت یک بازدید را می سنجد.
انواع مختلف وب سایت ها دارای نرخ پرش بنچمارک متفاوتی هستند. ردیابی نرخ پرش شما همچنین می تواند به شما بگوید که آهنربا، محتوا یا طرح وب سایت شما برای بازار هدف شما جذاب نیست یا خیر.
با استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل ترافیک ما، می توانید به راحتی نرخ پرش دامنه خود را توسط دستگاه (موبایل یا دسکتاپ) بررسی کنید و اگر اخیراً پیشرفت هایی را مشاهده کرده اید، با نگاهی به شش ماه، 12 ماه و همه زمان های گذشته، آن را بررسی کنید.
بک لینک ها یکی از فاکتورهای برتر گوگل برای وب سایت ها هستند. 2.2 برابر بیشتر بک لینک ها به آدرس های اینترنتی در موقعیت اول نسبت به آدرس های اینترنتی در موقعیت دوم منجر می شوند. از این رو، بک لینک ها باید در لیست معیارهایی قرار گیرند که شما نظارت می کنید.
نظارت بر بک لینک های شما بینش ارزشمندی در مورد پیشرفت استراتژی های لینک سازی شما به شما می دهد. همچنین باید به لیست لینک هایی که خودتان نساخته اید توجه کنید. آن ها می توانند فرصت های لینک های بالقوه ای باشند که می توانید در آینده کشف کنید.
با بک لینک آنالیتیکس به راحتی اعداد بک لینک ها و دامنه های ارجاع دهنده خود را ردیابی کنید. این ابزار به شما امکان می دهد پیشرفت لینک سازی سایت خود را ارزیابی کنید. بک لینک های جدید را شناسایی کنید و کشف کنید که چه زمانی بک لینک ها حذف می شوند. دانستن تعداد بک لینک های جدید به سایت شما اطلاعات ارزشمندی است که هنگام بررسی تلاش های ایجاد لینک در اختیار دارید. اگر سایتهای جدیدی دارید که به محتوا شما لینک میدهند و نمایه لینک فالو قوی دارید. به این معنی است که استراتژی فعلی شما کار میکند.
سرعت صفحه یک عنصر مهم است که بر بسیاری از معیارهای دیگر تاثیر می گذارد. وقتی سرعت سایت خود را از دو ثانیه به یک ثانیه افزایش می دهید. سرعت صفحه نه تنها یک عامل مهم برای رتبه بندی وب سایت شما است. بلکه بر نرخ تبدیل و پرش شما نیز تاثیر می گذارد. معیارهای صنعت سرعت صفحه جدید گوگل ارتباط زیادی بین وب سایت های سریع و نرخ پرش پایین ایجاد کرد. آن ها دریافتند که با افزایش زمان بارگذاری صفحه، احتمال خروج شخصی از سایت شما افزایش می یابد. وب سایتی که بارگذاری آن 10 ثانیه طول می کشد به معنای افزایش نرخ پرش حدود 120 درصدی است.
این معیار عملکرد همه چیز در مورد این است که محتوا شما چقدر با هدف کاربر مطابقت دارد. هنگامی که شخصی یک کلمه کلیدی را در گوگل تایپ می کند و به دنبال اطلاعات، محصول یا خدمات خاصی است، در صفحه شما قرار می گیرد و زمان زیادی را در آن می گذراند. به این معنی است که سایت شما هدف او را برآورده کرده است. زمان زیادی که صرف امتیاز صفحه می شود. نشانگر خوبی است که محتوای شما انتظارات بازدیدکنندگان را بر اساس کلمات کلیدی که برای هدایت آنها به سایت خود استفاده کرده اید برآورده می کند. شما می توانید میانگین زمانی که بازدیدکنندگان در سایت شما صرف می کنند را در گوگل آنالیتیکس ردیابی کنید.
این که آیا شما در تلاش برای ایجاد آگاهی از نام تجاری یا ترویج حضور اجتماعی خود هستید. بدون استراتژی های بازاریابی رسانه های اجتماعی B2B به خوبی آماده شده، بی معنی است.
آمار می گوید که تبلیغات اجتماعی دومین بازاریابی اجتماعی B2B موفق بعد از موتورهای جستجو است. علیرغم فراگیر شدن رسانه های اجتماعی، برخی از برندها از قدرت خود استفاده کردند. از این طریق به ثروت زیادی دست یافتند. شرکت هایی مانند IBM، Dell و HubSpot گواه این موضوع هستند که هر کسب و کاری در صورت استفاده صحیح می تواند در رسانه های اجتماعی موفق باشد.
شما می خواهید با استراتژی اجتماعی B2B خود موفق باشید. برای توسعه استراتژی رسانه های اجتماعی B2B، کسب و کارها در هر شکل و اندازه باید بر اهداف خاصی تکیه کنند تا موفق شوند. مانند سایر کانالهای بازاریابی، رقابت شدید است و مکانهای مختلفی وجود دارد که باید آن ها را حل کنید.
رسانه های اجتماعی نقش های مختلفی را برای بخش خرده فروشی و کسب و کارهای B2B ایفا می کنند. کسب و کارهای تجارت الکترونیک می توانند از مزایای رسانه های اجتماعی بهره ببرند. فروش خود را در زمان نسبتا کمی نسبت به فروش B2B افزایش دهند. به همین دلیل است که اکثر مشاغل B2B استراتژی های بازاریابی رسانه های اجتماعی B2B خود را به عنوان استراتژی های برتر و نه متمرکز بر فروش تنظیم می کنند. تکنیک SMART بهترین راه برای تعریف اهداف رسانه های اجتماعی برای تجارت است:
برای موفقیت، ابتدا باید موفقیت را تعریف کنید. بازاریابان معمولا اهداف را بین آگاهی از برند و توجه اولویت بندی می کنند. این اهداف زمانی مشخص می شوند که آن ها را محدود کنید. میتوانید با افزایش تعداد پستهای به اشتراک گذاشته شده یا افزایش نرخ تعامل از طریق پستها برای تعامل سریع فالوورها، آگاهی از برند خود را افزایش دهید.
میتوانید طوری تنظیم کنید که پستهای رسانههای اجتماعی خود را از ۸ به ۱۰ پست در ماه با اضافه کردن جریانهای ویدیوی زنده افزایش دهیم.
هنگامی که بدانید می خواهید به چه چیزی برسید، اندازه گیری میزان حرکت به سمت موفقیت آسان تر می شود. میتوانید KPIهای رسانههای اجتماعی مناسبی را که باید روی آن ها تمرکز کنید، تنظیم کنید. از آنجایی که پستهای رسانههای اجتماعی شما از ماههای بعد افزایش مییابد، هدف شما افزایش 5 درصدی در نرخ تعامل و 12 درصدی در دسترسی اجتماعی است.
شما به طور تصادفی عددی را برای رسیدن به آن انتخاب نمی کنید. اگر اهداف شما بر اساس داده های دقیق نباشد، هوشمند نیست. نرخ تعامل خود را 3 درصد نسبت به دفعات پست قبلی خود افزایش دادید. بنابراین، هدف گذاری افزایش 5 درصدی در نرخ تعامل، هدف دست یافتنی به نظر می رسد. در نهایت، شما یک زمان محدود برای ارزیابی نتایج با اهداف دارید.
شما می توانید نقاط تمرکز مختلفی را در استراتژی رسانه های اجتماعی B2B و توسعه محصول خود دنبال کنید. شما می توانید رقیب محور، محصول محور و فناوری متمرکز باشید.
مشتریان هر چقدر هم که خوشحال باشند، حتی اگر از آن بی خبر باشند، کاملا ناراضی هستند. تولیدکنندگان همیشه این مزیت را دارند که مشتریان را به نمایندگی از آن ها خوشحال کنند. جف بزوس به عنوان یکی از کاتالیزورهای صنعت تجارت الکترونیک جهانی، مشتریان را به صحنه مرکزی آورد و اطمینان حاصل کرد که صدای آن ها بخشی جدایی ناپذیر از توسعه محصول است.
او این کار را با درخواست از مشتریان انجام داد تا نظرات خود را درباره محصولاتی که خریداری کردهاند ارسال کنند. به بررسیها در مورد مفید بودن آن ها امتیاز دهند. آمازون با پاسخگویی به نیازهای آینده آن ها از طریق گوش دادن به مشتریان، خدمات پیشگیرانه به مشتریان را دنبال کرد.
اگرچه رویکرد او برای توسعه یک محصول بود. اما شما میتوانید همین مسیر را برای استراتژیهای بازاریابی شبکههای اجتماعی B2B خود نیز دنبال کنید. مهم نیست که محصول شما چقدر فنی یا خاص باشد. همچنان می توانید پست های جذابی ایجاد کنید که توجه کاربران را به خود جلب کند. مهم تر از همه، محصولات فنی خریدارانی با تکنولوژی دارند. پس نگران سواد فالوورها نباشید.
اگر تردیدی در مورد نحوه شروع دارید، از شخصیت خریدار خود استفاده کنید. طراحی و بازاریابی کاربر محور نمونه ای از افراد واقعی است که محصول شما را می خرند یا ممکن است بخرند.